درود بر همگی همراهان عزیز؛ امیدوارم در تک تک لحظاتتون خوب و سلامت باشین. امروز اومدم تا دیدگاه و تفسیر خودم رو از یه سریال ایرانی عجیب و غریب بگم. سریالی که در شبکه نمایش خانگی منتشر میشه و وقتی نگاهش میکنی فقط و فقط توی بٌهت و تعجب میمونی و اصلاً نمیتونی حدس بزنی واقعاً بعد از این بخش و سکانس چه اتفاقی میافته. خیلی عجیبه از سریالهای آبکی ایرانی ولی واقعاً از دیدن این سریال بسیار بسیار شگفت زده و حیرانم.
من این سریال رو نگاه نمیکردم و فکر میکردم مثل سریالهای آبکی و چرت و پرته اما... وقتی چند قسمت (جسته و گریخته) وقتی خانوادم داشتن نگاه میکردن و من دیدم پیگیر شدم تا سریال رو از اول ببینم. باید بگم خیلی تعجب کردم و این باعث شد بفهمم چقدر عوامل این سریال، از نویسنده و طراح تا کارگردان و بازیگرا توی این سریال سنگ تموم گذاشتن...
سریال پوست شیر با اینکه داستان یک انتقام جوئی بود اما مسئلهای رو عنوان کرد که متاسفانه در مورد اون زیاد صحبت نمیشه و اونم هم مقوله «تـ.ـجـ.ـاوز» بود. شاید کمتر فیلم و یا سریالی در رابطه با این موضوع ساخته شده باشه ولی پوست شیر جالب به این اتفاق نگاه کرد.خب برگردیم راجع به این سریال زیبا صحبت کنیم و بگم واقعاً با نمایش و اتمام این سریال و همچنین اتفاقهای گوناگون، شگفتانههای هر لحظهای که حتی گاهی شک هم نمیکردی ممکنه داستان اینطور یا اونطور باشه و حدسهای جالب درباره اتفاقهای آینده و پایان جالب و جذاب این سریال که برعکس بقیه سریالها که با گذشت و فلان تمام میشدن؛ اما این سریال تلاش کرد که گذشت رو نشون بده و همچنین اعتماد به قانون اما تاخیر در اجرای عدالت از طریق قانون و همینطور انتقام و اجرای عدالت توسط انتقام جو خودش اصلاً جذابیت و اتمام این سریال رو دو چندان کرد.
از بازی زیبای تک تک بازیگران این سریال واقعاً نباید گذشت که حتی بعضی چهرهها که چندان شناخته شده و به قوب عامیانه معروف نبودن اما با بازی در این سریال مطمئناً از این به بعد همه با چهره و نامشون بیشتر آشنا شدن و اونها رو بیشتر میشناسن. به عنوان مثال سرکار خانوم «ژیلا شاهی» که من بازی ایشون رو در فیلم سینمائی قصر شیرین دیده بودم اما وقتی بازی زیبا و عجیب و زیبای ایشون رو در سریال پوست شیر دیدم، فهمیدم واقعاً چقدر بازیگر توانائی هستن که متاسفانه کمی دیرتر به اون معروفیتی که باید خیلی قبلتر میرسیدن اما نرسیدن ولی با نمایش این سریال رسیدن. یا مثلاً «مجتبی پیرزاده» که من توی یکی 2 تا سریال دیدم بازیشون رو اما توی یه فیلمی که یادم نمیاد فقط دیدم انگار سیاهی لشکر بود. نقش راننده تاکسی تلفنی رو بازی میکرد که همیشه در بکگراند کار بود. اما با بازی در این سریال، یعنی چند قسمت آخر مثل بمب اسمش سر زبونا افتاد.
این رو هم باید عنوان کنم که (موضوع شخصی نیست و فقط دیدگاه منه) مجتبی پیرزاده یا هر کسی دیگه، با نوع چینش داستان و روایتش و مجهول بودن قاتل واقعی «ساحل مولائی (با بازی پردیس احمدیه)» خیلی دیده شد و الا هر کسی غیر از مجتبی پیرزاده هم بود بی شک بعد از این نقش و بازی مطمئناً به معروفیتش اضافه میشد. یعنی باید منتظر یه داستان خوب و موقعیت باید باشی تا دیده بشی و متاسفانه هنر اینطوریه.
کسی که موسیقی هم کار میکنه شاید سالها کارهای خوبی بده اما وقتی یه کار که گل میکنه ازش، بقیه بر میگردن و دنبال کارای قدیمش میگردن و اونها رو هم گوش میکنن. مثل «بهنام بانی» سالها موسیقی کار کرد اما با قطعه موسیقی «عاشقم کرده» به معروفیت رسید چون این کار به شدت جالب بود ولی تبلیغات و... بی تاثیر نبوده!
امیدوارم اگر این سریال رو ندیدید، برین و این سریال رو ببینید و شما هم مثل من از تک تک لحظههاش لذت ببرید.
ای کاش در ایران هم پلتفرم فیلمی مثل «Netflix» وجود میداشت تا وقتی یه سریالی میاد، تمام قسمتهای فصل رو کامل میگذاشت و هی هر هفته منتظر قسمت بعدی سریال نمونی! من دوست دارم تمام قسمتهای سریالی رو که تمام اومده بشینم و ببینم! با سریال پوست شیر، من هرزگاهی خونه پدرم این سریال و کم و بیش نگاه میکردم. وقتی دیدم سریال جذاب شد و به قسمتهای اول و دوم فصل سوم رسیده بود، قسمتهای قبلیش رو گرفتم، دیدم ولی وقتی دیدم باید منتظر بمونم برای قسمتهای جدیدش که هر هفته بیاد واقعاً برام عذاب آور بود. پس دیگه دوباره مثل همیشه صبر میکنم یه سریال کامل تموم بشه بعد کامل میگیرمش و میبینمش.
پاورقی: دوستان عزیزم، من دیدگاه شخصی خودم، تسیر خودم رو از سریالها و فیلمها مینویسم. من منتقد سینما و تلویزیون نیستم و دانشی در این رابطه مثل آقای «مسعود فراستی» که حتی ندیده فیلم رو نقد میکنن و به این موضوع افتخار میکنن که «من سریال رو ندیده نقد میکنم؛ هر کسی میتونه انجام بده» خدائی چی بگم...؟!